زن و شوهر لعنتی در رفت و آمد داستان کردن مامی مکرر در یک آسایشگاه
هنگامی که لزبین ابیگیل مک به خانه آمد و شروع به فراخوانی دوست او, او بلافاصله احساس کردند که چیزی اتفاق افتاده بود. او را دیدم یک پاکت بر روی زمین و زمانی که او خواندن پیام, او متوجه شد که ترس او بیهوده بود و تعجب او را در اتاق انتظار. هنگامی که او درب اتاق خواب را باز کرد ، او را دیدم دوست بیدمشک داستان کردن مامی او با طناب قرمز روی تخت گره خورده است. او بلافاصله تحت پوشش با چنین شور و هیجان است که او تا به حال می خواستم به تجاوز به عنف و با زبان و انگشتان تا زمانی که او را مقاومت در برابر نیست اما تنها فریاد از همهمه. تنها کسی که عوضی خود را گره خورده است و بدن او را لمس کرد ؟ خوب, او در مورد آن بپرسید بعد, اما در حال حاضر, او برخی از لعنتی سرد لذت بردن از.